تبدیل به خاک (قرآن)همه آنچه روى زمین است از باغها، گلها، ميوهها، حيوانات و ...زيبايىهاى ظاهرى دنیا هستند، كه همه به خاک تبدیل مىشوند. ۱ - تبدیل تمام موجودات به خاکخداوند، تبدیل کننده تمام موهبتها و موجودات زمین به خاک: • «انا جعلنا ما علی الارض زینة...؛ ما آنچه را روى زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم كه كدامینشان بهتر عمل مىكنند! » • «وانا لجـعلون ما علیها صعیدا جرزا؛ (ولى) این زرق و برقها پایدار نیست، و ما (سرانجام) قشر روى زمین را خاك بى گیاهى قرار مىدهیم» «صعید» به خاک گفته میشود. «صعد» در کلام عرب بر خاک روی زمین هم اطلاق میشود. ۲ - تبدیل بدن انسانها به خاکتبدیل بدن انسانها به خاک، بعد از مردن: • «وان تعجب فعجب قولهم اءذا کنا تربـا اءنا لفی خلق جدید اولـئک الذین کفروا بربهم...؛ و اگر (از چیزى) تعجب مىكنى پس تعجبآور گفتار آنهاست كه (گویند) آیا آن گاه كه (پس از مرگ) خاك شدیم آیا به راستى ما در آفرینش جدیدى خواهیم بود؟ آنهایند كسانى كه به پروردگارشان کفر ورزیدند و آنها در گردنشان غل و زنجیرهاى ضلالت در دنیا و آتشین در آخرت) است، و آنها اهل آتشاند كه در آن جاودانند.» • «ایعدکم انکم اذا متم وکنتم ترابـا وعظـمـا انکم مخرجون؛ آیا به شما وعده مىدهد كه چون مردید و مشتى خاك و استخوان شدید آیا (دوباره از قبر زنده) بیرون آورده مىشوید؟» • «قالوا اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون؛ گفتند: آیا آن گاه كه مردیم و مشتى خاك و استخوان شدیم آیا دوباره زنده و برانگیخته خواهیم شد؟!» • «وقال الذین کفروا اءذا کنا تربـا وءاباؤنا ائنا لمخرجون؛ و كسانى كه كفر ورزیدهاند گفتند: آیا هنگامى كه ما و پدران ما خاك شدیم، آیا حتما (در زمانى زنده شده و از قبرها) بیرون آورده مىشویم؟!» • «اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون؛ آیا آن گاه كه ما مردیم و به خاك و استخوانها تبدیل شدیم آیا به راستى (دوباره) برانگیخته مىشویم؟!» • «اءذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمدینون؛ آیا آن گاه كه ما مردیم و مبدل به خاك و استخوانها شدیم آیا (دوباره زنده شده) مجازات مىشویم؟!» • «اءذا متنا وکنا ترابـا ذلک رجع بعید؛ آیا آن گاه كه مردیم و خاك شدیم (دوباره زنده و برانگیخته مىشویم)؟ این بازگشتى است دور (از تجربه تاریخ و درك عقل؛ و چگونه اجزاى متلاشى و مخلوط به یكدیگر بدنها تجزیه و تحلیل، و تركیب جداگانه پیدا مىكند؟)» • «وکانوا یقولون ائذا متنا وکنا ترابـا وعظـمـا اءنا لمبعوثون؛ و مىگفتند: آیا هنگامى كه ما مردیم و خاك و پارههاى استخوان شدیم آیا حتما ما برانگیخته مىشویم؟!» ۳ - توجه به ناپایداری مواهب زمینتوجه به ناپایداری زیباییها و مواهب زمین و تبدیل آن به خاکی بی حاصل، به امر خداوند، زمینه ساز دل نبستن انسان به دنیا و زیورهای آن: • «انا جعلنا ما علی الارض زینة...؛ البته ما آنچه را كه بر روى زمین است زینت و آرایش آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم كه كدام یك از آنان در عمل نیكوترند.» • «وانا لجـعلون ما علیها صعیدا جرزا؛ و به یقین ما آنچه را بر روى آن هست (روزى نابود و تبدیل به) بیابان بىآب و گیاه خواهیم كرد.» مقصود از آیه، قطع رابطه علاقه بین انسان و بین متاعهای دنیایی از آنچه روی زمین است، میباشد. ۴ - تبدیل بوستان به خاککفر باغدار رفاهمند مغرور، سبب تبدیل شدن بوستانهای حاصلخیز وی به خاکی خشک و بی حاصل، با عذاب الهی: • «ودخل جنته وهو ظالم لنفسه قال ما اظن ان تبید هـذه ابدا؛ و در حالى كه (از نظر سوء عقیده و عمل) ستمكار به نفس خویش بود (همراه رفیقش) به باغ خویش درآمده، گفت: گمان نمىكنم هیچ گاه این باغ فنا پذیرد!» • «وما اظن الساعة قائمة ولـئن رددت الی ربی لاجدن خیرا منها منقلبـا؛ و گمان نمىكنم قیامت برپا شود؛ و اگر هم به سوى پروردگارم بازگردانده شوم بىتردید (در آن عالم) بهتر از این جاى بازگشت خواهم یافت.» • «قال له صاحبه وهو یحاوره اکفرت بالذی خلقک...؛ رفیق (مؤمن) او در حالى كه با وى در گفتگو بود (در ردّ انکار قیامت) به او گفت: آیا به كسى كه تو را از خاك، سپس از نطفه آفرید، آن گاه به صورت مردى كامل درآورد كفر ورزیدى؟ (انكار قیامت به اعتقاد استقلال خود و اسباب ظاهریه در مقابل خدا شرک در ربوبیت و كفر به حقّ است.)» • «ولولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله لا قوة الا بالله ان ترن انا اقل منک مالا وولدا؛ و چرا وقتى كه داخل باغ خود شدى نگفتى: هر چه خدا خواست (همان مىشود) نیرویى جز به وسیله خدا نیست؟! اگر مرا از نظر مال و فرزند كمتر از خود مىبینى (امر مهمى نیست).» • «فعسی ربی ان یؤتین خیرا من جنتک ویرسل علیها حسبانـا من السماء فتصبح صعیدا زلقـا؛ امید است پروردگارم مرا بهتر از باغ تو (در دنیا یا در آخرت) عطا كند، و بر باغ تو تگرگهایى (نابودكننده) از آسمان فرو ریزد تا به صورت زمین هموار بىگیاه و لغزنده درآید.» • «واحیط بثمره فاصبح یقلب کفیه علی ما انفق فیها وهی خاویة علی عروشها...؛ (بالأخره مورد غضب قرار گرفت) و میوههایش نابود شد، پس چنان شد كه كف دستها را (از تأسف) بر آنچه در راه آن هزینه كرده پشت و رو مىكرد. در حالى كه دیوارهاى باغ بر روى داربست تاكها فرو ریخته بود، و (مرتب) مىگفت: اى كاش كسى را شریک پروردگار خود نمىساختم (واى بر من كه از روى غفلت، خودم و اسباب ظاهرى را مؤثرتر از خدا دیدم)!» ۵ - پانویس۶ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تبدیل به خاک». ردههای این صفحه : موضوعات قرآنی
|